rvhk_nama

یا مصوِّر

rvhk_nama

یا مصوِّر

rvhk_nama

هو الذی یصورکم...
علاقه شخصی یک طلبه به عکاسی و طراحی








ِ

بایگانی
آخرین مطالب

۹ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

۳۰
آبان


روز اول حرکت ما به کُندی سپری شد نزدیکی های غروب در جاده اصلی نجف به کربلا و آخرین محله های شهر نجف رسیدیم.در حال حرکت با افراد زیادی  روبرو شدیم که از زائرین ملتمسانه دعوت می کردند تا شب را برای صرف غذا و استراحت به منزل آنان بروند. در میان آنان زن و مرد و جوان و نوجوان و کودک دیده می شد و هر کدام به طریقی سعی داشتند تا توجه زوار را جلب کنند. دعوت بسیاری از آنها را رد کردیم دوست داشتیم از هوای خوب نزدیک غروب بهره ببریم و پیاده روی کنیم هنوز راه زیادی نرفته بودیم که به علت مریضی های مختصری که پیش آمده  بود تصمیم گرفتیم جایی برای استراحت  و تجدید قوا برای پیاده روی فردا پیدا کنیم.منتظر ماندیم تا یکی از مردم مهربان عراق از ما به عنوان زائر به منزلش دعوت کند. با همراهان چند صلوات هدیه به حضرت سلمان فارسی کردیم و با هم گفتیم اولین نفری که ما را دعوت کند دعوت او را می پذیریم! دوباره حرکت کردیم چند متری بیشتر نرفته بودیم که مرد عراقی به همراه نوجوان پسری از ما خواست تا برای صرف غذا  و استراحت به منزل او برویم جناب آقای ابوحیدر که بعد ما اسم او را یاد گرفتیم  ازما خواست  به آن طرف خیابان برویم تا بوسیله اتومبیلش  ما را به منزلش برساند چون قرار گذاشته بودیم دعوت اولین نفر را بپذیریم  بدون هیچ قید و شرطی دعوت او را پذیرفتیم. یک خانواده یزدی که پشت سر ما حرکت می‌کردند  آنها هم  دعوت او را پذیرفتند و با ما همراه شدند همین که سوار اتومبیل آقای ابوحیدر شدیم یک ماشین قراضه و قدیمی با صندلی های پاره و درهایی  که از داخل باز نمیشد روبرو شدیم در دل خود گفتم امشب معلوم نیست چه منزلی در انتظار ماست با این ماشینی که آقای ابو حیدر دارد حتماً خانه خیلی فقیرانه ای دارد.وپذیرایی بسیار ساده ای از ما خواهد کرد اما خوشحال و امیدوار به همراه آقای ابو حیدر پس از گذشتن از چند خیابان و کوچه خاکی به درب منزل او رسیدیم باورم نمیشد  این منزل زیبا و مجلل  برای آقای حیدر با این ماشین قراضه باشد وارد خانه ابوحیدر شدیم. پسر ایشان آقای حیدر که دانش اموز کلاس نهم است به همراه پسر عموهایش به استقبال ما آمدند و اقای ابوحیدر برای دعوت از زائرین بیشتری به سمت مسیر پیاده روی برگشت. حیدر به همراه پسرعموهایش با دستگاه ماساژ خستگی ما را حسابی از بین بردند.و پا و بدنمان جان تازه ای گرفت.

حیدر پسر خوب و مهمان نوازی بود که دوست داشت در آینده علوم اسلامی را فرا بگیرد. من از او برای تحصیل در حوزه علمیه در ایران  دعوت کردم اما او دوست داشت در عراق و حوزه علمیه نجف درس بخواند. جناب ابو حیدر که یک پلیس عراقی بود به همراه خانواده مهربانش از ما پذیرایی  و با اصرارفراوان  لباس های ما را شستند خشک کردند و اتو  زدند. با شام خوشمزه ای هم از ما پذیرایی کردند. اقای ابو حیدر چند زائر از مشهد را هم به جمع ما اضافه کرد که با پیشنهاد آن عزیزان در منزل ابوحیدر زیارت عاشورا و روضه برگزار کردیم.

خلوص در نوکری اهل بیت و زحمت و غلامی آنها بدون هیچ چشم داشتی، درسی بود که ما از خانه ابوحیدر به همراه خود سوغات آوردیم. و ادامه حرکت را همراه با  جمعیت در حال حرکت به سمت کشتی نجات امام حسین علیه السلام برای پناه بردن از غرق شدن در فتنه های تاریک آخر الزمان ادامه دادیم.


#کربلا #نجف #اربعین


۲۶
آبان


در روزهایی که یاد آورشهید عزیز اقای حسن تهرانی مقدم (پدر موشکی ایران) است. 

شخصی، موفقیت مدیریت کشور را منحصر در انتقال تجربه غربی ها و ورود مدیران خارجی می داند.

حد اقل همین درس ساده را از شهید تهرانی مقدم داشته باشیم. با همت و تلاش ایشان و همکارانشان و باوری که به قدرت خداوند داشتند در سخت ترین حالت ممکن برای انتقال تجربیات غربی ها و تحریم علم، ما صاحب پیشرفته ترین قدرت موشکی در غرب آسیا هستیم.کسی که برای موفقیت مدیریت کشور چشم به راه غربی هاست. اعتماد به قدرت ملی را نادیده گرفته و  نخبگان، دانشمندان، هزاران متخصص ایرانی و دانشگاه ها را به تمسخر گرفته است. 

#takkas_blog_ir


#ایمان_به_خدا  #امداد_غیبی #شهید_تهرانی_مقدم  #استقلال #آزادی #غرور_ملی #خود_باوری #اعتماد_به جوانان  #تفکر _ رهبرم_ ناب  

#نقدی_بر_ سخنان_ زشت _شهردار _جدید_ تهران 


۲۳
آبان





مدت زمان: 58 ثانیه 


۲۱
آبان
دریافت عکس
حجم: 699 کیلوبایت
دریافت عکس
حجم: 530 کیلوبایت


...ظهر اولین روز حرکت به سمت کربلا، در یکی از خیابان های شهر نجف، موکبی توجه ما را جلب کرد که برای استراحت، مهمان آن شدیم. مدیر این موکب، جوان عراقی بسیار مهربان و مهمان نواز به نام حسن بود. یک باغ زیبا با درختان و گل های زیبا و اُردک هایی که در باغ وجود داشت؛ فضایی بسیار دل نشین برای یک زائر خسته و تازه از راه رسیده، فراهم کرده بود.

 زیباتر ازاین موکب زیبا که برای پذیرایی از مهمانان امام حسین ساخته شده بود. مهمان نوازی و حفظ کرامت زائر، نزد خادمان این موکب، مثال زدنی بود. این جمله ای بود که من به آقای حسن هم گفتم.

اقای حسن  از ما پذیرایی کرد و به ما احترام گذاشت مثل مهمان عزیزی که موظف به پذیرایی از او بود. رفتار کریمانه او و عشقی که در عمل به امام حسین علیه السلام داشت برای من الگو شد.بعد از صرف نهار خوشمزه موکب اقای حسن، با بدرقه ایشان حرکت مان  را ادامه دادیم.

مسیر پیاده روی که از حرم امام علی علیه السلام شروع می شود  تا چند کیلومتردر شهر نجف ادامه دارد تا به جاده نجف کربلا برسیم. در شهر نجف  از هر کوچه و خیابانی که عبور می کردیم عشق مردم نجف برای خدمت به زوار، غیر قابل وصف می باشد. شاید یکی از شیرین ترین این صحنه حضور کودکان و دختر بچه هایی بود که با چهره معصومانه خود هر کدام به طریقی، سعی در خدمت به زوار داشتند.کودکی، دستمال کاغذی  به دست گرفته بود، دیگری با اصرار سعی می کرد با عطری که در دست دارد زوار را خوشبو کند.دیگری پارچ کوچکی به دست داشت و گوشه ای از خیابان با نگاه مهربان خودش از زوار می خواست از آب او بنوشند. تصاویر بسیار زیبایی خلق شده بود که این شعر را برای ما تداعی می کرد:

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست..... #اربعین #کربلا #پیاده_روی #زیارت #نجف #موکب #شعب_العراقی #حب_الحسین_یجمعنا  #اتحاد_عراق_ایران #زوار_الحسین

۱۸
آبان




....شروع پیاده روی به سمت کربلا معلی..... صبح یکی از روزهای پاییزی، هوای ملایم شهر نجف، آغازخیلی مناسبی برای شروع پیاده روی به سمت کربلای معلی و حرم مقدس امام حسین علیه السلام بود. شروع حرکت از حرم امیرالمومنین علیه السلام می باشد. اگر در کربلا قاتلین امام حسین علیه السلام با بغض و دشمنی به امام علی علیه السلام، پسرش حسین را کشتند.(بغضا لابیه ) امروز ما می گوییم به عشق مولا علی و احترام به ایشان به زیارت فرزندش حسین می رویم.

 ادامه حرکت از میان قبرستان وادی السلام بود گوییا ارواح همه مومنین و بندگان صالح خداوند خشنود از بدرقه زائران امام حسین صف کشیده اند و خشنود از این هستند که گرد و غبار حرکت زوار امام حسین بر قبور آنها می نشیند. اولین و شاید مهم ترین چیزی که از این پیاده روی می بینی که به نظرم مهم ترین بُعد پیاده روی اربعین هم هست همین حرکت دسته جمعی و عمومی به عشق اهل بیت علیهم السلام و برای خدا می باشد. اینکه این چنین محبت اهل بیت علیهم السلام همه را به سمت خود می کشاند.وقتی به انبوه جمعیت درحال حرکت نگاه می کنی به خوبی حس می کنی جمع کردن اینچنین انسان ها و خلق چنین حماسه ای فقط با قدرت و اراده خداوند خواهد بود.


پ.ن: مسیر نجف کربلا از جاده نجف کربلا، یکی از 5مسیر برای حرکت به سمت کربلا می باشد که ما هم از همین مسیر  پیاده روی کردیم.


پست بعدی:اربعین نامه 7


#کربلا #اربعین #زیارت #پیاده_روی_اربعین  #نجف

۱۵
آبان



     

پاسی از شب گذشته بود که به شهر مقدس نجف و  حرم امام علی علیه السلام رسیدیم. در شلوغی های شهر نجف که مملو از زائرانی بود که برای حرکت و پیاده روی به سمت کربلا آماده می شدند؛ بهترین چیز برای یک مسافر خسته تازه از راه رسیده، استراحت بود تا با آمادگی جهت زیارت امام علی علیه السلام مشرف شود.صحن حضرت فاطمه سلام الله علیها که به دست توانای مهندسان و کارگران ایرانی و با حمایت مردم ایران ساخته شده است.پناهگاه مناسبی برای زائران قبر امام علی علیه السلام شده است. حضور در صحن حضرت فاطمه سلام الله علیها حس مقدس پناه بردن به مادر شیعه را داشت.وقتی کنار حرم امیرالمومنین در مکان مقدسی به نام مادر آب حضور داری،حس غریبانه قبر بی نشان دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)را کمتر حس می کنی و توجه به مقام حضرت زهرا در کنار مرقد پدر خاک بهتر درک می شود.  درطبقه فوقانی صحن  نزدیک به گنبد امیرالمومنین بعد از یک مسافرت طولانی خواندن دو رکعت نماز و بعد روی همان سنگ فرش های خاکی صحن، دراز کشیدن، شیرینی و لذت خاص خودش را داشت.گوییا آسمان هم این شعف و شور را حس کرده بود که درب رحمت الهی باز شد و با بارش باران در نیمه های شب، جمعیت زیاد زائران را به سمت مکان های مسقف راهی کرد.آب باران رحمت الهی در صحن مقدس به زلالی شسته شدن گناهان کسانی که به مولا پناه آورده بودند جاری شد. خاطره خیلی قشنگی در ذهنم نقش بست وقتی آب باران بر گنبد حرم امیر المومنین می بارید و از نزدیک شاهد این صحنه زیبا بودم.در مدت حضورم در نجف علاوه بر حرم امیرالمومنین علیه السلام قبرستان وای السلام هم بهشتی  برای عرض ارادت به محضر انبیا و ارواح پاک مومنین و مومنات مدفون در این قطعه بهشتی زمین بود. 

اربعین نامه 6 شروع حرکت به سمت کربلا....

#نجف #النجف #وادی_السلام #اربعین #زائر #پیاده_روی

۱۳
آبان


..... .از شهر العماره تا نجف اشرف فاصله ای بیش از 300کیلومتر می باشد.این مسیر را در حدود 12ساعت طی کردیم.شاید باورش سخت باشد اما کثرت زائرینی که با پای پیاده به سمت مرکز جاذبه حسینی یعنی کربلا در حرکت بودند و زیادی موکب هایی که در دو طرف جاده برای پذیرایی از آنها برپا شده بود.اجازه سرعت زیادی به ماشین ها نمی داد.

 زنان، مردان، جوانان و حتی کودکانی که مشتاقانه به سمت کربلا در حال حرکت بودند و موکب دارانی که با هر توانی در حال خدمت رسانی به آنها بودند.صحنه هایی از زیبایی و عشق به امام حسین علیه السلام خلق کرده بود که نشان از رجعتی دیگر به درب خانه اهل بیت علیهم السلام برای شروع و انجام مهم ترین تحول دنیا در آینده ای نزدیک را دارد. ان شا الله. (متاسفانه از این صحنه های زیبا و تماشایی موفق به ثبت عکسی نشدم الا دو سه مورد در حال حرکت ماشین  که آنها هم به خوبی نشان دهنده آنچه دیدم نیست)

#اربعین #کربلا #ظهور #پیاده_روی_اربعین  #الشعب_العراقی #الحسین_یجمعنا #حب_الحسین_یجمعنا #ایران_عراق_شعب_الحسین #زوار_الحسین  #العماره_نجف

۱۲
آبان


 بعد از عبور از مرز و اتفاقاتی که آنجا برای ما افتاد.نزدیکی های نماز ظهر با یک ماشین ون عراقی با راننده ای جوان به سمت شهر نجف راه افتادیم.نکته جالب قبل از سوار شدن، حضور عراقی های عزیزی بود که به مرز مراجعه کرده بودند تا زائران ایرانی را به خانه های خود در نزدیکترین شهر به مرز یعنی شعر العماره دعوت کنند.با اینکه هنوز ظهر بود دوست داشتندمهمان شب را هم در خانه آنها بماند تا بتوانند از او پذیرائی کنند. دقایقی بعد از حرکت ماشین، راننده با لهجه عراقی از مسافران پرسید آیا می خواهند نماز بخوانند؟ که با موافقت و استقبال آنها مواجه شد.در بیابان بین مرز تا شهر العماره، خانواده ای عراقی در یک ساختمان قدیمی که زیبایی ظاهری هم ندارد به زائران خدمت می کردند.آنها را راهنمایی و بعد از اقامه نماز به سفره غذا دعوت می کردند.در میان خادمان حضور نوجوانان و کودکان خردسالی که با شوق مشغول خدمت رسانی به زوار بودند به چشم می آمد که نوید دهنده آینده روشنی خواهند بود.ان شا الله. به چند نوجوان که در اتاقک کوچکی نزدیک جاده مشغول تهیه چای بودند؛ سر زدم  از آنها پرسیدم.چرا اینجا هستید؟گفتند:برای خدمت به امام حسین علیه السلام.دوباره پرسیدم فائده این کار برای شما چیست؟ پاسخ دادند:امام حسین علیه السلام در راه خدا به خاطر ما و در راه اثبات دین جانش را فدا کرد و ما به او خدمت می کنیم.

#اربعین #کربلا #پیاده_روی_اربعین  #زیارت #زائر #خدمت #عشق_امام_حسین #الشعب_العراقی #زوار_الحسین #موکب #مواکب #حب_الحسین_یجمعنا #اتحاد_ایران_عراق

۱۰
آبان

نماز مغرب و عشا به شهر بروجرد رسیدیم.در مسجدی که به نام حضرت ایت الله علی محمد نجفی بروجردی آن عارف و عالم بزرگوار ساخته شده بود نماز را خواندیم. میدان وردی شهر بروجرد هم حال و هوای اربعین و استقبال از زائرین امام حسین علیه السلام را داشت. سپس حرکت کردیم تقریباساعت 9شب به شهر خرم اباد رسیدیم و میهمان مردم خونگرم لر بودیم.در موکب اعظم لرستان، عده ای از  مردم با عشق و علاقه موکب باصفایی را برپا کرده و از زائران امام حسین پذیرایی می کردند.خادمان این موکب از پیرمرد و میانسال و جوان و نوجوان بودند در میانشان عضو شورای شهر و مدیر بانک و ارتشی و معلم و روحانی و...دیده می شد. خدمت عاشقانه، با عزت و حفظ کرامت به زائران امام حسین علیه السلام به زیبایی در این موکب مشهود بود.  نوجوانان و جوانان عزیزی که جانانه پای کار و تا پاسی از شب مشغول فعالیت بودند. نکته جالب در خدمت این جوانان این بود که بعضی از آنها در همه ساعات حتی در صبح زود نزدیک نماز صبح نیز با روحیه شاد مشغول خدمت بودند. همه خادمان موکب تلاش  داشتند تا حد ممکن اسباب راحتی زائر را فراهم کنند. این خدمت عزت مندانه به زائر از مردم خونگرم قوم لر با آن زبان شیرین شان در ذهن ما نقش بست. خوش به حالشون!

#اربعین #کربلا #پیاده_روی  #شهدا #خرم_آباد #موکب #لر #لرستان #موکب_لرستان #موکب_خرم_آباد #زیارت