rvhk_nama

یا مصوِّر

rvhk_nama

یا مصوِّر

rvhk_nama

هو الذی یصورکم...
علاقه شخصی یک طلبه به عکاسی و طراحی








ِ

بایگانی
آخرین مطالب

اربعین نامه 3

شنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۷، ۰۶:۳۲ ب.ظ


 بعد از عبور از مرز و اتفاقاتی که آنجا برای ما افتاد.نزدیکی های نماز ظهر با یک ماشین ون عراقی با راننده ای جوان به سمت شهر نجف راه افتادیم.نکته جالب قبل از سوار شدن، حضور عراقی های عزیزی بود که به مرز مراجعه کرده بودند تا زائران ایرانی را به خانه های خود در نزدیکترین شهر به مرز یعنی شعر العماره دعوت کنند.با اینکه هنوز ظهر بود دوست داشتندمهمان شب را هم در خانه آنها بماند تا بتوانند از او پذیرائی کنند. دقایقی بعد از حرکت ماشین، راننده با لهجه عراقی از مسافران پرسید آیا می خواهند نماز بخوانند؟ که با موافقت و استقبال آنها مواجه شد.در بیابان بین مرز تا شهر العماره، خانواده ای عراقی در یک ساختمان قدیمی که زیبایی ظاهری هم ندارد به زائران خدمت می کردند.آنها را راهنمایی و بعد از اقامه نماز به سفره غذا دعوت می کردند.در میان خادمان حضور نوجوانان و کودکان خردسالی که با شوق مشغول خدمت رسانی به زوار بودند به چشم می آمد که نوید دهنده آینده روشنی خواهند بود.ان شا الله. به چند نوجوان که در اتاقک کوچکی نزدیک جاده مشغول تهیه چای بودند؛ سر زدم  از آنها پرسیدم.چرا اینجا هستید؟گفتند:برای خدمت به امام حسین علیه السلام.دوباره پرسیدم فائده این کار برای شما چیست؟ پاسخ دادند:امام حسین علیه السلام در راه خدا به خاطر ما و در راه اثبات دین جانش را فدا کرد و ما به او خدمت می کنیم.

#اربعین #کربلا #پیاده_روی_اربعین  #زیارت #زائر #خدمت #عشق_امام_حسین #الشعب_العراقی #زوار_الحسین #موکب #مواکب #حب_الحسین_یجمعنا #اتحاد_ایران_عراق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی