لسان قوم همین دوربین وفیلم است.(اهمیت هنر و عکس و فیلم در اندیشه علامه جوادی آملی)
حضرت آیت الله العظمی علامه جوادی آملی:
﴿نحن نقص علیک احسن القصص بما اوحینا الیک هذا القرآن سوره یوسف 3﴾ ما بهترین داستانها را با بیان این قرآن برای شما بازگو میکنیم اگر واقعاً کسی ادبیات خوبی گفتار خوبی فیلم خوبی تصویر خوبی تجسیم خوبی ترسیم خوبی داشته باشد که بتواند اینها را به زبان روز به جهانیان منتقل بکند خب این میشود پیام قرآن کریم .
حالا مشکل ما این است که این فیلمسازان ما مدرسه اصلیشان وهم است و خیال از آن مدد میگیرند اگر آنها هم درسهای حوزوی میخواندند یا درسهای دانشگاهی میخواندند این مطالب را از عقل میگرفتند نه از خیال و متخیله و وهم و واهمه بیشتر از همه از فاهمه میگرفتند بعد واهمه و خیال را ابزار کار قرار میدادند این فیلمها کاملاً همان کار کتاب علمی را میکرد یعنی مطالب را کاملاً میتوانست منتقل کند.
﴿و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه﴾ امروز لسان قوم همین دوربین است و فیلم اگر کسی امروز بخواهد با جوان و نسل جوان سخن بگوید باید به زبان دوربین و فیلم حرف بزند منتها این باید بفهمد عاقلانه مطلب چیست رابطهاش را با بازیگرها کم بکند آن هنرمندها باید که از مرحله خیال و توهم بگذرند به فهم و عقل برسند از اینها مایه علمی بگیرند تغذیه بشوند این همکاری حوزه و دانشگاه همکاری حوزه و هنر همکاری حوزه و، این در همین؟؟ است آن وقت شما میتوانید یک مجلسی تشکیل بدهید که یک میلیارد مستمع دارد دفعتاً واحدةً این کار ﴿و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه﴾ این بود تنها اینچنین نیست که انسان با کتاب حرف بزند الآن اگر کسی بتواند با کتاب حرف بزند آن حوزه نفوذ و بردش بسیار کم است با سخنرانی با کتاب نوشتن با مقالهنوشتن ولی با زبان هنر بخواهد حرف بزند میبینید یک میلیارد مستمع دارد.
برگرفته از جلسه تفسیر سوره یوسف جلسه اول